آيا اين ظلم نيست كه من ناخواسته آفريده شوم و سپس خدا در مقابل نافرمانيها، مجازاتم كند؟
منبع: نسيم انديشه دفتر دوم - صفحه ۴۵ تا ۴۷
اگر كسي بر پشت بام دستگاه خلقت بايستد، در مييابد كه اين شش ميليارد انسان كه اكنون بر روي زمين زندگي ميكنند، چندي پيش در همين بيابانها و مراتع، به صورت خاك بودند و چندي بعد هم به همان شكل درخواهند آمد. در اين ميان، تنها مسئله خلافت الهي به انسان اضافه شده است كه هرگز نيستي در آن راه ندارد. اين خاك، گاه مرده و گاه زنده است؛ اما روح هميشه زنده است.
بهترين شرف و كرامت را به مشتي خاك اعطا كرد و او را جانشين خود قرار داد. عقل و فطرت را از درون، و وحي و نوبت را از بيرون به او عطا كرد تا در پناه هدايت الهي رشد كند. حال چرا ما با داشتن اين همه سرمايه به بيراهه برويم؟! پس اگر كسي به بيراهه رفت، با اختيار خود بد كرده است.
اما آنكه ميگويد من راضي به خلقت خود نبودم، اكنون خود به شخصيتي دست يافته كه جامعهاي از او بهرهمند ميشود، پس اگر بهترين نعمت را خدا به ما داد، ولي ما نتوانستيم از آن استفاده كنيم، به انگيزه دروني ما مربوط است.
مطلب ديگر اينكه مجازاتهاي الهي مانند مجازات ستمگران براي تسلاي خاطر ستمديدگان يا مجازات محاكم قضايي براي ايجاد امنيت در جامعه نيست، بلكه شبيه مجازات بيمار توسط طبيب است. پزشك حاذق به بيمار ميگويد: فلان غذا را نخور يا از فلان دارو استفاده كن. حال اگر بيمار به اين نسخه عمل نكرد و رنجورتر شد، طبيب دارويي تلخ براي او مينويسد؛ آيا طبيب از او انتقام گرفته يا اين رنجوري و در پي آن داروي تلخ، رهآورد رعايت نكردن سفارش پزشك است؟!
گناهان ما ناپرهيزي، و تقوا پرهيز است. تهمت، دروغ، آبروريزي و... مانند غذايي سمي براي روح است. غذاي مانده يا سمي در دستگاه گوارش اثر منفي ميگذارد و بدن از آن آسيب ميبيند. سخنان، نوشتهها، شنيدهها و... اگر سمي باشد، روح را مسموم ميكند.
راه ديگر براي درك مجازاتهاي الهي، توجه به رفتار مادران است؛ وقتي مادري فرزندش را از نزديكي به آتش باز ميدارد، اين جلوگيري مانند خوردن غذاي مسموم نيست. بلكه دست زدن همان و سوختن همان. حقيقت گناه نيز به همين صورت است؛ ارتكاب همان و سوختن همان.
قرآن كريم ميفرمايد:
(اِنَّ الَّذينَ يَأكُلونَ اَمولَ اليَتمي ظُلمًا اِنَّما يَأكُلونَ في بُطونِهِم نارًا وسَيَصلَونَ سَعيرا) [۱]؛ آنها كه اموال يتيمان را ميخورند، همانا در شكمهاي خود آتش ميريزند. لقمه حرام شعله آتشي است كه جان را ميسوزاند.
۱. سوره نساء، آيه ۱۰.