سؤالى است كه نوع طبقه تحصيل كرده روى آن جداً اشكال كرده و مشكل بزرگى براى طبقه متديّن هم شده و آن قضيه اصل خلقت انسانى است. قرآن كريم بالصراحه جدّ انسان را آدم و خلقت او را از خاك مىداند در حالى كه عدهاى از دانشمندان انسانشناس پس از سالها تحقيق و آزمايش نظريات مختلفى در اين زمينه بيان داشتهاند كه بهطور كلى با نظر قرآن تفاوت دارد. با اطلاع از اينكه اين عده از دانشمندان پس از مدتها آزمايش روى انواع انسانها و حيوانات اين چنين نظرياتى مىدهند، به هر صورت اميدواريم كه اين قضيه را روشن بفرماييد.
منبع: بررسیهای اسلامی ج ۱ ص ۱۲۱
مسئله انتهاى نسب نسل انسانى موجود به دو فرد معين به نام آدم و زوجه او در قرآن كريم مذكور و آيات قرآنى ظهور قوى نزديك به صراحت در اين مطلب دارند، به طورى كه جز با برهان قطعى نمىتوان از ظهور نامبرده رفع يد نمود. و ما در اين باره در اوايل سوره نساء در تفسيرالميزان اجمالًا به بحث پرداختهايم.
خلاصه اينكه نظرياتى كه دانشمندان علوم مربوطه در مورد كيفيت پيدايش نوع انسان اظهار كردهاند، مانند اينكه اصل انسان به بوزينه يا ماهى يا غير آن مىرسد، از حدود يك فرضيه علمى (كه از براى خاطر توجيه مسائل علم فرض مىشود) تجاوز نمىكند و دلايلى كه اقامه كردهاند به بيشتر از اين دلالت ندارد كه انسان و اصل مفروض او دو آفريده طبيعى هستند كه از جهت وجود و آثار وجود نسبت كامل و ناقص دارند و اين غير از اشتقاق يكى از ديگرى يا تبديل يكى است به ديگرى كه مدعاى مدعيان تبدل انواع مىباشد.
مخصوصاً از اين نظر كه بيانات دينى در اسلام با منطق فطرى فلسفى سخن مىگويد و دانشمندان علوم مادى غالباً در بيانات خود از منطق رياضى آلگوريسم تبعيت مىكنند، چنان كه مىگويند:
برق در شرايط خاص تبديل به حركت يا حرارت يا مغناطيس مىشود و آب وقتى كه به صد درجه حرارت رسيد كميّت خود را به كيفيت تبديل كرده، تبخير مىشود و عدد ايجابى مثلًا كه در يك طرف معادله قرار گرفته، اگر به طرف ديگر برود تبديل به عدد سلبى مىشود.
و آنچه مرقوم داشتهايد كه اينان براى انسان ميليونها سال عمر فرض مىكنند، منافاتى با خود هر دينى ندارند.
گذشته از اين كه پيدا شدن فسيلها يا آثار زمينى چندين ميليون سال پيش دليل اين نمىشود كه انسانهاى آن روز با انسانهاى امروز از يك نسل هستند، زيرا ممكن است همين زمين ادوار مختلفى طى كرده باشد كه در هر يك از آنها يك نسل جداگانه از انسان به وجود آيد و پس از گذراندن عمر نوعى خود منقرض شود و پس از چندى نسل ديگرى به وجود آيد، چنان كه در بعضى روايات دارد كه اين نسل انسانى موجود دوره هشتم از ادوار انسانيت مىباشد كه بر روى اين زمين به وجود آمده است.